شهریار شمس:
محسن شکاری توی کافه کار میکرد و عاشق بازی های کامپیوتری بود؛ میخواست وقتی آزاد شد سیستمشو بفروشه و یکم پول بذاره روش و یه ps5 بخره...
قرار بود بعد آزادیش یکی از بچه ها کمکش کنه که یوتیوبر بشه.
در #محسن_شکاری زندگی جریان داشت و منتظر آزادیش بود.
یه بار از بازجویی که برگشت خوشحال بود و گفت «بهم گفتن اگه بسیجیه رضایت بده، محاربه رو برمیداریم بهت ده سال میدیم، بسیجیه هم قراره رضایت بده»
بعد از آزادیم هر چقدر دنبال خانوادهی محسن برای وکیل و اطلاع رسانی گشتم، هیچ راه ارتباطی پیدا نکردم، فقط یه یوتیوبر بود که از خانواده و محل کارش اطلاعات داشت که هرچی ازش کمک خواستیم، هیچی بهمون نگفت!
این ها رو نوشتم که #محسن_شکاری براتون فقط در حد یه عکس و یه اسم نباشه، بدونید محسن هم مثل همهی ما زنده بود و زندگی داشت.
فکر نکنم هیچوقت اون پسر کم حرفی که توی ۲۴۱ جلوی سالن میشست رو یادم بره، فکر نکنم دیگه محسن رو فراموش کنم.
shahriyar_shams
📡 @