برآمده از نسل توانای هنرهای نمایشی دهههای ۴۰ و ۵۰ با کارنامه پرتعداد در همکاری با نامهای معتبر و ساخت یکی از دیدهشدهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران، نمونهای آشکار از یک حرفهای هنرهای نمایشی بود.
استعداد دیگری که انقلاب سرنوشتش را تغییر داد.
مسعود اسداللهی نمونهای آشکار از یک حرفهای هنرهای نمایشی بود و شد یکی از انبوه راندهشدههای فرهنگ و هنر بعد انقلاب که جایی در سرزمین خودشان نداشتند.
آنها که در اوج توانمندی و باروری بخاطر اعتقاد و اندیشهای خلاف دیدگاه حاکم، محروم از فعالیت شدند.
آنچه مسعود اسداللهی در غربت انجام داد شبیه بسیاری دیگر از آن راندهشدهها بود. تلاشهایی برای ادامه کار هنری (حضورش به نقش کارگردان در اجرای لندنِ «اتللو در سرزمین عجایبِ» ساعدی، کنایه عجیبی بر آنچه بر خودش رفت، داشت) و فعالیتهای رسانهای مختلف برای بیان آنچه در داخل نمیشد گفت.
او بر این باور ماند و بازگشت به ایران را به قیمت دست کشیدن از اعتقادش نپذیرفت. داستان آنچه بر ایران چند دهه اخیر و نسلی رفت، تلخی هیچ کم ندارد.
Babakazar
@