یازده ماه سال تمام مغازههای خوراکی و رستورانها و فستفودیها بازه و مردم در تمام نقاط شهر هر وقت بخوان میتونن چیزی بخورن و فقرا لحظهبهلحظه این صحنهها رو میبینن؛ ولی وقتی نوبت به نخوردن شکمسیران توی ماه رمضان میرسه دستور میرسه که تمام رستورانها و مغازههای خوراکی باید تا قبل از افطار بسته باشه و هر کسی روزهخواری کرد شدیدا مجازات میشه.
بعد ادعا میکنن که ما روزه میگیریم که حال فقرا رو درک کنیم در حالی که تمام شرایط مساعد رو برای روزهداران فراهم میکنن که ذرهای بهشون سخت نگذره در صورتی که فقرا همیشه خوردنِ مردم رو در ماههای دیگه سال میبینن. چطور با بستن رستورانها و ممنوع کردن خوردن بقیه میتونی حال فقیری که ۱۱ ماه سال خوردن تو رو میبینه درک کنی وقتی هیچ کدوم از شرایط تو شبیه او نیست؟
درستش اینه که باید تمام مغازهها و رستورانها باز باشه و غذاخوردن بقیه رو ببینی تا حال فقیری که ۱۱ ماه سال بخور بخورِ توی روزهدار رو میبینه درک کنی!