نماد سایت خبرکده

‏نوشته‌ای از دندانپزشک ‎#محسن_ …

‏نوشته‌ای از دندانپزشک ‎#محسن_ … 444991001671031803 1024x921

 

 

‏نوشته‌ای از دندانپزشک ‎#محسن_شکاری

محسن تو ساندویچی کار میکرد. دستش توجیب خودش بود گرچه همیشه جیبش خالی بود و همیشه قسمتی از هزینه درمان را میداد و بقیه اش میشد بدهی برای جلسه بعد. ولی پسر خوبی بود داش مشتی و با معرفت. اگه میتونست کاری واست بکنه حتما میکرد بدون چشمداشت.

‏حسابش که میموند، می‌گفت مال مردم خور نیستم ، وسعم کمه، میارم حتمن میارم دفعه بعد.
به هر حال تو پرونده‌اش نوشته شده بود: بدهکار 
خیلی وقت بود که نیامده بود و من هم اصلا فراموشش کرده بودم  تا امروز …

کامپیوتر مطب را روشن کردم و تو پرونده اش نوشتم: بستانکار 
.
خداحافظ محسن
bashirtash

خروج از نسخه موبایل