زنی در بهشت سکینه ایستاد، دستا …

زنی در بهشت سکینه ایستاد، دستاشو وا کرد روسریشم افتاد ماسک هم نزده بود؛ گفت: بُکُش! بُکش! بُکش دیگه! لباس شخصیها که ماسک هم زده بودند رفتند عقب. آن صحنه باید جاودانه میشد. آن ایستادن آن شجاعت. ipharnia

زنی در بهشت سکینه ایستاد، دستاشو وا کرد روسریشم افتاد ماسک هم نزده بود؛ گفت: بُکُش! بُکش! بُکش دیگه!
لباس شخصیها که ماسک هم زده بودند رفتند عقب. آن صحنه باید جاودانه میشد. آن ایستادن آن شجاعت.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰